واژه نامه درمان و پزشکی اربعین

واژگان تخصصی درمان و پزشکی در موکب‌های اربعین

مراکز و خدمات درمانی

واژه/عبارت فارسی واژه/عبارت عربی (لهجه عراقی) جمله کاربردی (معنای فارسی)
بیمارستان مستشفى وین المستشفى الأقرب هنا؟ (نزدیک‌ترین بیمارستان کجاست؟)
درمانگاه / کلینیک عیاده / مرکز صحی اکو عیاده بالموکب؟ (تو موکب درمانگاه هست؟)
مطب عیاده خاصه وین ألگى عیاده خاصه لدکتور؟ (مطب دکتر کجا پیدا کنم؟)
داروخانه صیدلیه وین الصیدلیه القریبه؟ (داروخانه نزدیک کجاست؟)
داروخانه شبانه‌روزی صیدلیه لیلیه اکو صیدلیه لیلیه مفتوحه؟ (داروخانه شبانه‌روزی باز هست؟)
آزمایشگاه مختبر أگدر أسوی فحص دم بالمختبر؟ (می‌تونم تو آزمایشگاه آزمایش خون بدم؟)
بخش اورژانس قسم الطوارئ لازم أروح لقسم الطوارئ بسرعه (باید سریع برم بخش اورژانس)
آمبولانس سیاره إسعاف أتصل بسیاره إسعاف لو سمحت (لطفاً به آمبولانس زنگ بزن)
بخش رادیولوژی قسم الأشعه وین قسم الأشعه بالمستشفى؟ (بخش رادیولوژی تو بیمارستان کجاست؟)
سونوگرافی سونار اکو جهاز سونار بالمرکز الصحی؟ (دستگاه سونوگرافی تو مرکز درمانی هست؟)
اتاق عمل غرفه عملیات المریض یحتاج غرفه عملیات (بیمار نیاز به اتاق عمل داره)
بخش بستری قسم التنویم لازم تنویم بالقسم؟ (لازم تو بخش بستری بشم؟)
بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) وحده العنایه المرکزه المریض بیحتاج وحده العنایه المرکزه (بیمار نیاز به ICU داره)
کلینیک تخصصی عیاده اختصاصیه وین عیاده اختصاصیه للعیون؟ (کلینیک تخصصی چشم کجاست؟)
هلال احمر هلال أحمر اکو مرکز هلال أحمر بالقرب؟ (مرکز هلال احمر نزدیک هست؟)
درمانگاه سیار عیاده متنقله وین العیاده المتنقله بالطریق؟ (درمانگاه سیار تو مسیر کجاست؟)
پست امداد مرکز إسعاف أحتاج مساعده من مرکز إسعاف (از پست امداد کمک لازم دارم)
کلینیک دندانپزشکی عیاده أسنان اکو عیاده أسنان قریبه؟ (کلینیک دندانپزشکی نزدیک هست؟)

 

 

خدمات و پرسنل پزشکی

واژه/عبارت فارسی واژه/عبارت عربی (لهجه عراقی) جمله کاربردی (معنای فارسی)
پزشک / دکتر دکتور / طبیب أکو دکتور بالموکب هسه؟ (الان تو موکب دکتر هست؟)
پرستار ممرض / ممرضه أحتاج مساعده من الممرضه (به کمک پرستار نیاز دارم)
متخصص اختصاصی وین ألگى دکتور اختصاصی؟ (دکتر متخصص کجا پیدا کنم؟)
داروساز صیدلی الصیدلی یگدر یعطینی دوا؟ (داروساز می‌تونه بهم دارو بده؟)
هلال احمر هلال أحمر أکو مرکز هلال أحمر قریب؟ (مرکز هلال احمر نزدیک هست؟)
پزشک کشیک دکتور خفر أکو دکتور خفر باللیل؟ (دکتر کشیک شب هست؟)

 

مشکلات جسمی و بیماری‌ها

واژه/عبارت فارسی واژه/عبارت عربی (لهجه عراقی) جمله کاربردی (معنای فارسی)
تاول فقاعه / حباب رجلی طلعت بیها فقاعه من المشی (پام از راه رفتن تاول زده)
زخم جرح عندی جرح برجلی، لازم ضماده (پام زخم شده، باند نیاز دارم)
درد وجع / ألم عندی وجع قوی ببطنی (شکم‌درد شدید دارم)
سردرد وجع راس عندی وجع راس کلش قوی (سردرد خیلی شدید دارم)
تب حراره / سخونه عندی سخونه، لازم دکتور (تب دارم، دکتر لازم دارم)
سرماخوردگی زکام / برد أنا مبروود، اکو دوا للزکام؟ (سرماخوردم، دارو برای سرماخوردگی هست؟)
اسهال إسهال صارلی إسهال، عندک دوا؟ (اسهال گرفتم، دارو داری؟)
گرمازدگی ضربه شمس أحس بضربه شمس، لازم مای (گرمازده شدم، آب لازم دارم)

علائم و حالات پزشکی

واژه/عبارت فارسی واژه/عبارت عربی (لهجه عراقی) جمله کاربردی (معنای فارسی)
سرگیجه دوخه عندی دوخه، أگدر أجلس؟ (سرم گیج می‌ره، می‌تونم بشینم؟)
تنگی نفس ضیق نفس ما أگدر أتنفس زین (نمی‌تونم خوب نفس بکشم)
تهوع غثیان / لاعبان نفس عندی لاعبان نفس من التعب (از خستگی حالت تهوع دارم)
خستگی تعب أنا کلش تعبان، لازم راحه (خیلی خستم، نیاز به استراحت دارم)
خونریزی نزیف جرحی عنده نزیف، ساعدنی (زخمم خونریزی داره، کمک کن)
بیهوشی / غش أغمى علیه / دایخ فلان دایخ، لازم إسعاف (فلانی غش کرده، اورژانس لازم داره)

 

دارو و تجهیزات پزشکی

واژه/عبارت فارسی واژه/خارت عربی (لهجه عراقی) جمله کاربردی (معنای فارسی)
دارو دواء عندکم دواء للوجع؟ (دارو برای درد دارید؟)
قرص حبوب أرید حبوب لوجع الراس (قرص سردرد می‌خوام)
آمپول / تزریق إبره / حقنه أحتاج إبره ضد التهاب (آمپول ضدالتهاب نیاز دارم)
پماد مرهم عندکم مرهم للحباب؟ (پماد برای تاول دارید؟)
پانسمان / باند ضماده أحتاج ضماده نظیفه للجرح (باند تمیز برای زخم می‌خوام)
گاز استریل شاش عندکم شاش لتنظیف الجرح؟ (گاز برای تمیز کردن زخم دارید؟)
ضدعفونی / بتادین معقم أحتاج معقم للجرح (ضدعفونی برای زخم می‌خوام)

 

خدمات و اقدامات پزشکی

واژه/خارت عجله‌ای واژه/خارات عربی (لهجه عراقی) جمله کاربردی (معنای فارسی)
معاینه فحص ممکن دکتور یفحص ضغطی؟ (می‌شه؟) دکتر فشارم رو چک کنه)
نسخه روشته / وصفه عندکم دواء حسب الروشته؟ (دارو طبق نسخه دارید؟)
تزریق حقن لازم حقن دوا بسرعه (تزریق دارو سریع لازم دارم)
پانسمان کردن تضمید جرحی یحتاج تضمید جدید (زخمم نیاز به پانسمان جدید داره)
آزمایش فحص أگدر أسوی فحص دم هنا؟ (اینجا می‌تونم آزمایش خون بدم؟)
استراحت راحه الدکتور کال لازم راحه (دکتر گفت باید استراحت کنم)

 

عبارات اضطراری و درخواست کمک

واژه/عبارت فارسی واژه/عبارت عربی (لهجه عراقی) جمله کاربردی (معنای فارسی)
بیمارم أنا مریض أنا مریض، وین الدکتور؟ (مریضم، دکتر کجاست؟)
حالم خوب نیست حالی مو زین حالی مو زین، أحتاج مساعده (حالم خوب نیست، کمک لازم دارم)
کمک اضطراری مساعده طارئه لازم مساعده طارئه بسرعه (کمک اضطراری سریع لازم دارم)
بیمارستان کجاست؟ وین المستشفى؟ وین المستشفى القریب هسه؟ (بیمارستان نزدیک الان کجاست؟)
لطفاً کمک کنید ساعدنی لو سمحت ساعدنی، عندی وجع قوی (لطفاً کمک کن، درد شدید دارم)
خطرناک است خطر الحاله خطر، لازم إسعاف (حال خطرناکه، آمبولانس لازم دارم)