اربعینی : مراسم پیادهروی اربعینبرای درک نقش دولت مدرن عراق، باید به تحول تاریخی آن نگاه کرد. در دوران رژیم بعث به رهبری صدام حسین، که تجمعات بزرگ شیعیان را تهدیدی سیاسی برای خود میدانست، برگزاری مراسم اربعین به شدت سرکوب و ممنوع بود. اما پس از سقوط این رژیم در سال 2003، دولت عراق نه تنها این محدودیتها را برداشت، بلکه به اصلیترین تسهیلکننده و ضامن امنیتی این مراسم تبدیل شد. این دگرگونی، کلید فهم رابطه دولت جدید عراق با اکثریت شیعه و خود مراسم اربعین است.
نقش دولت عراق در اربعین، نقشی پیچیده و پر از تناقض است. دولت به عنوان یک «دولت تسهیلگر» عمل میکند که چارچوب امنیتی و لجستیکی کلان را فراهم میآورد، اما کنترل عملیاتی، اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی را به بازیگران قدرتمند غیردولتی، از جمله نهادهای مذهبی (عتبات مقدسه)، سازمانهای مردمی (مواکب) و نفوذ کشور همسایه، ایران، واگذار میکند. این پویایی، مدیریت اربعین را به نمونهای کوچک از چالشهای گستردهتر حاکمیت و حاکمیت ملی در عراق معاصر تبدیل کرده است.
فهرست مقاله در راهنمای اربعین :
بخش اول: ماشین دولتی اربعین
این بخش به تشریح ساختار رسمی دولتی میپردازد که برای این مراسم بسیج میشود و نشاندهنده دخالت گسترده و چندلایه دولت در برنامهریزی و اجراست.
ساختار فرماندهی و هماهنگی
دولت عراق برای مدیریت پیچیدگیهای عظیم این رویداد، یک ساختار فرماندهی متمرکز ایجاد میکند. در 5 فوریه 2023، یک کمیته دائمی در دفتر نخستوزیری برای نظارت بر زیرساختها و تهیه یک طرح جامع تشکیل شد. این ساختار با «کمیته زیارت اربعین»، کمیتههای موقت و امنیتی مختلف به دستور وزیر کشور، و تیمهای عملیاتی تخصصی برای حملونقل و خدمات، که اغلب توسط خود نخستوزیر ریاست میشود، تکمیل میگردد.
این طرح نیازمند یک رویکرد فراگیر دولتی است که وزارتخانههای کلیدی در آن نقشهای مشخصی دارند:
- وزارت کشور: رهبری برنامهریزی امنیتی، کنترل مرزها و هماهنگی با نیروهای پلیس استانی را بر عهده دارد.
- وزارت دفاع: ارتش عراق را برای تأمین امنیت مسیرها، نظارت هوایی و پشتیبانی لجستیکی مستقر میکند.
- وزارت حملونقل: طرحی عظیم برای جابجایی زائران اجرا میکند که شامل استقرار اتوبوسها، قطارها و مدیریت فرودگاهها میشود.
- وزارت بهداشت: کلینیکهای سیار ایجاد کرده، آمبولانسها را مستقر میکند و نظارت بر بهداشت عمومی برای بیماریهای عفونی را به اجرا میگذارد.
- وزارت برق: طرحهای ویژهای برای تضمین پایداری برق در کربلا و مسیرهای زائران اجرا میکند و اغلب این مناطق را از قطعیهای برنامهریزی شده معاف میکند.
- سایر وزارتخانهها (دارایی، منابع آب و غیره): اعتبارات مالی را تأمین کرده، سطح آب رودخانهها را مدیریت میکنند و سوخت یارانهای فراهم میآورند.
- هماهنگی فدرال-استانی: دولت مرکزی با استانداران (به ویژه کربلا، نجف، بابل، واسط، میسان و دیاله) که مسئول پشتیبانی و ارائه خدمات منطقهای هستند، هماهنگی میکند.
ایجاد کمیتههای متعدد و گاهی همپوشان در سطوح بالا، هم نشاندهنده اولویت بالای این رویداد برای دولت است و هم پتانسیل پراکندگی اختیارات را نمایان میسازد. نقش دولت، ایجاد یک چارچوب کلی است، اما اجرای آن به شبکهای گسترده از بازیگران خارج از فرمان مستقیم آن، از جمله نهادهای غیردولتی مانند عتبات مقدسه، وابسته است. این ساختار کمتر به یک سلسلهمراتب خشک شباهت دارد و بیشتر شبیه به شبکهای پیچیده از هماهنگیها میان وزارتخانهها، دولتهای استانی، نهادهای امنیتی و بازیگران غیردولتی است. این وضعیت نشان میدهد که دولت نه با فرمان مطلق، بلکه از طریق مذاکره و هماهنگی مداوم حکومت میکند که این یکی از ویژگیهای بارز چشمانداز سیاسی عراق پس از سال 2003 است. نیاز به تشکیل کمیتهای در دفتر نخستوزیری خود گویای این است که همکاریهای معمول بینوزارتی برای وظیفهای با این عظمت کافی نیست و برای غلبه بر اینرسی و اصطکاک بوروکراتیک، به مداخله مستقیم قوه مجریه نیاز است.
- دفتر نخستوزیری : فرماندهی و نظارت کلی، هماهنگی در سطح عالی، تشکیل کمیتههای دائمی و عملیاتی
- وزارت کشور : اجرای طرح امنیتی، مدیریت مرزها، هماهنگی پلیس، صدور ویزا
- وزارت دفاع : تأمین امنیت مسیرها با ارتش، پشتیبانی لجستیکی، نظارت هوایی
- وزارت حملونقل : استقرار ناوگان اتوبوسرانی و قطار، مدیریت فرودگاهها، احداث و نگهداری جادهها
- وزارت بهداشت : ارائه خدمات درمانی، استقرار بیمارستانهای صحرایی و آمبولانسها، نظارت بر بهداشت عمومی
- وزارت برق : تضمین پایداری شبکه برق، معافیت کربلا از قطعی برنامهریزی شده، ایجاد خطوط اختصاصی
- وزارت دارایی : تخصیص بودجه و اعتبارات اضطراری برای زیارت
- دولتهای استانی : ارائه خدمات محلی، هماهنگی با مواکب، پشتیبانی از طرحهای فدرال
- تأمین امنیت تودهها: طرح امنیت ملی
دولت دهها هزار نیروی امنیتی را مستقر میکند. نخستوزیر السودانی به وزارتخانههای دفاع و کشور و همچنین دستگاههای اطلاعاتی، امنیت ملی و نیروهای حشد شعبی (PMF) دستور آمادهباش کامل (سطح ج) را تا پایان مراسم اربعین صادر کرد. تصاویر و گزارشها به طور مداوم حضور سنگین سربازان ارتش عراق و دیگر نیروهای امنیتی را در حال محافظت از مسیرها نشان میدهند. در سال 2007، بیش از 6 میلیون زائر توسط یک عملیات مشترک ارتش و پلیس محافظت شدند.
طرح امنیتی جامع و چندلایه است:
اطلاعات و مبارزه با تروریسم: تمرکز اصلی بر خنثیسازی طرحهای تروریستی است. این شامل بهبود هماهنگی اطلاعاتی از طریق مراکز اختصاصی و عملیات برای جلوگیری از حملاتی مانند طرحهای مسموم کردن زائران است. تهدید از سوی گروههای افراطی سنی همچنان عامل اصلی استقرار سنگین نیروهای امنیتی است.
امنیت مسیرها و شهرها:
نیروهای امنیتی حلقههای امنیتی در اطراف شهرها ایجاد میکنند، صدها کیلومتر از مسیرهای پیادهروی را امن میسازند و بازرسیهایی برای کشف سلاحهای غیرمجاز انجام میدهند. این اقدامات اغلب شامل ایجاد «طوقهای» امنیتی در اطراف کربلا است.
مدیریت جمعیت و فناوری:
این طرح شامل اقداماتی برای کنترل جمعیت جهت تضمین حرکت روان و جلوگیری از ازدحامهای مرگبار است. این امر به طور فزایندهای با فناوریهایی مانند سیستمهای نظارت تصویری پیشرفته پشتیبانی میشود.
نقش حشد شعبی:
نیروهای حشد شعبی بخشی جداییناپذیر از دستگاه امنیتی هستند و هم پرسنل برای وظایف امنیتی و هم پشتیبانی لجستیکی مانند حملونقل را فراهم میکنند.
اقدامات امنیتی گسترده دولت یک پارادوکس قابل توجه را ایجاد میکند. نقش اصلی و مشهودترین وظیفه دولت، تأمین امنیت است. مقیاس این استقرار نیرو پاسخی مستقیم به تهدید واقعی خشونت فرقهای است که از سال 2003 این مراسم را هدف قرار داده است. با این حال، این موفقیت هزینهای نیز در بر دارد. معماری این امنیت—دیوارهای بتنی T-Wall، ایستهای بازرسی و نظامیسازی شدید—محصول «ذهنیت ضدترور» اشغال آمریکا بود که توسط دولت عراق به ارث برده شده و به کار گرفته شده است. این «شهرسازی امنیتی» یک وضعیت اضطراری را عادیسازی کرده و ترس فرقهای را به صورت فیزیکی در چشمانداز شهری حک میکند. بنابراین، اقدامات امنیتی دولت، در حالی که زائران را از آسیب فوری محافظت میکند، به طور همزمان یک محیط بلندمدت از تفرقه و درگیری را تداوم میبخشد. علاوه بر این، گنجاندن رسمی حشد شعبی در ساختار امنیتی ، انحصار دولت بر استفاده از زور را کمرنگ کرده و نقش بازیگرانی با وفاداریهای خارجی را نهادینه میکند که این خود یک چالش اساسی برای حاکمیت ملی عراق است.
غول لجستیکی: مدیریت جابجایی و خدمات
طرح وزارت حملونقل یک عملیات سالانه عظیم است. در یکی از مراسم اخیر، این طرح شامل استقرار 650 اتوبوس، فعالسازی 16 قطار در چهار مسیر کلیدی و استفاده از 130 کامیون برای پشتیبانی لجستیکی بود. این ناوگان با صدها اتوبوس از منطقه کردستان، ارتش، حشد شعبی و همچنین صدها اتوبوس ایرانی تکمیل میشود. جادههای جدیدی مانند جاده 80 کیلومتری بغداد-جرف النصر-کربلا به طور خاص برای اربعین ساخته شده و جادههای قدیمیتر نگهداری شدهاند. دولت همچنین سفرهای هوایی از طریق فرودگاههای نجف، بغداد و بصره را تسهیل کرده و حتی یک مسیر دریایی با ایران ایجاد کرده است.
در زمینه مدیریت مرزها، دولت در ارتقای گذرگاههای مرزی، به ویژه با ایران، سرمایهگذاری کرده است. این اقدامات شامل افزایش تعداد سیستمهای کامپیوتری، ساخت تأسیسات جدید برای اسکان و پذیرایی، و اجرای تبادل الکترونیکی اطلاعات ویزا با ایران برای تسریع ورود زائران است.
در حوزه خدمات عمومی ضروری، وزارت برق طرحهای ویژهای برای جلوگیری از قطعی برق، که یک مشکل مزمن در عراق است، اجرا میکند. این طرحها شامل ایجاد خطوط تغذیه اختصاصی، نصب ترانسفورماتورهای جدید و معاف کردن کربلا از برنامههای ملی کاهش بار است. دولت همچنین منابع آب را برای تضمین تأمین، از جمله انتقال آب از دجله به فرات، مدیریت میکند و مقادیر عظیمی آب و یخ (که بخشی از آن از ایران خریداری میشود) تهیه میکند. علاوه بر این، سوخت یارانهای (گاز و نفت سفید) برای مواکب، نانواییها و کارخانههای یخ فراهم میکند. وزارت بهداشت نیز با همکاری شرکای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی، نظارتهای اپیدمیولوژیک انجام میدهد، بیمارستانها و کلینیکهای صحرایی برپا میکند، هزاران آمبولانس مستقر میسازد و کمپینهای آگاهیبخشی بهداشت عمومی را اجرا میکند.
تلاشهای لجستیکی عظیم، ظرفیت دولت برای بسیج کوتاهمدت و با اولویت بالا را نشان میدهد. توانایی ساخت جاده، استقرار ناوگان حملونقل و مدیریت مرزها برای یک رویداد خاص، چشمگیر است. با این حال، این امر شکنندگی زیرساختهای بنیادین عراق را نیز آشکار میسازد. نیاز به
طرحهای ویژه برای برق ، آب و بهداشت تأکید میکند که ارائه خدمات عادی برای نیازهای کشور، چه رسد به هجوم 20 میلیون نفر، ناکافی است. طرح اربعین یک راهحل موقت و پرهزینه برای سیستمی است که از دههها کمبود سرمایهگذاری، جنگ و فساد رنج میبرد. این وضعیت تضاد آشکاری را ایجاد میکند: دولتی که قادر به انجام подвиگهای فوقالعاده موقتی است، اما با حاکمیت روزمره و عادی دستوپنجه نرم میکند.
بخش دوم: اقتصاد سیاسی یک راهپیمایی مقدس
این بخش به بررسی ابعاد مالی و ژئوپلیتیکی اربعین میپردازد و تعامل پیچیده ضعف اقتصادی داخلی و نفوذ خارجی را آشکار میسازد.
بودجه دولت و میلیاردها دلار مراسم
- دولت عراق هزینههای مالی مستقیم قابل توجهی را متقبل میشود. در یک سال، 50 میلیارد دینار عراقی (حدود 38 میلیون دلار) به عنوان تخصیص اضافی برای زیارت به استانهای مربوطه و عتبات مقدسه توزیع شد. گزارش دیگری به بودجه 85 میلیارد دیناری در سال 2012 اشاره دارد. این بودجهها تنها بخشی از هزینهها را پوشش میدهند که شامل امنیت، لجستیک و خدمات است. با وجود اینکه اربعین یک رویداد گردشگری مذهبی عظیم است که در صورت مدیریت حرفهای میتواند سالانه بیش از یک میلیارد دلار درآمدزایی داشته باشد ، اما درآمد مستقیم بسیار کمی برای دولت عراق به همراه دارد. «اقتصاد هدیه» مواکب به این معناست که بیشتر خدمات رایگان ارائه میشود. فعالیتهای تجاری نیز اغلب تحت سلطه اپراتورهای تور و شرکتهای خارجی (به ویژه ایرانی) است و درآمد کمی به خزانه دولت بازمیگردد.
- کارشناسان و مقامات از این فرصت از دست رفته ابراز تأسف کردهاند. شورای جهانی سفر و گردشگری اشاره میکند که درآمد گردشگری عراق کسری از درآمد عربستان سعودی از حج است، با وجود اینکه اربعین شرکتکنندگان بیشتری دارد. درخواستهایی برای تنوعبخشی به اقتصاد وابسته به نفت عراق از طریق حرفهایسازی مدیریت گردشگری مذهبی و اجرای سازوکارهای شفاف درآمدزایی، مانند «مالیات زائر» یا هزینههای ویزا، با درآمد حاصله برای سرمایهگذاری مجدد در زیرساختها، مطرح شده است.
- دولت ایران و شهروندانش یک نیروی اقتصادی عظیم در طول اربعین محسوب میشوند. ایران ارز با نرخ ترجیحی و وام به زائران خود ارائه میدهد. گردش مالی حاصل از زائران ایرانی به تنهایی—در حملونقل، غذا و اسکان—بسیار زیاد است. این امر جریان مالی قابل توجهی ایجاد میکند، اما بخش بزرگی از آن در اکوسیستمی به گردش درمیآید که بیشتر به نفع بازیگران خصوصی/غیررسمی ایرانی و عراقی است تا دولت عراق.
- مدیریت اقتصادی اربعین به خوبی آسیبشناسی اقتصاد رانتیر عراق را نشان میدهد. دولت که به درآمدهای نفتی عادت کرده است، بیشتر به عنوان توزیعکننده ثروت (از طریق هزینهها و یارانهها) عمل میکند تا پرورشدهنده یک اقتصاد داخلی مولد و قابل مالیاتستانی. اربعین یک جریان درآمدی غیرنفتی بالقوه عظیم را نمایندگی میکند، اما دولت فاقد اراده سیاسی و ظرفیت اداری برای رسمیسازی و مالیاتستانی از آن است. این امر ناشی از ترکیبی از عوامل است: حساسیت مذهبی مالیات گرفتن از یک مراسم زیارتی، قدرت سیاسی نهادهایی (عتبات، مواکب) که بر پایه «اقتصاد هدیه» رونق میگیرند، و فساد ریشهداری که احتمالاً هرگونه درآمد جمعآوری شده را منحرف خواهد کرد. نتیجه این است که اربعین یک بار مالی خالص بر دوش دولت است که وابستگی آن به نفت را تقویت کرده و آن را در برابر شوکهای قیمتی آسیبپذیر میسازد.
ژئوپلیتیک زیارت: محور عراق-ایران
- عراق و ایران همکاریهای خود را نهادینه کردهاند. یک «کمیته دائمی هماهنگی سیاسی و کنسولی» مشترک در سال 2016 برای تدوین سیاستهای اربعین تأسیس شد. این امر منجر به توافقات سطح بالا، از جمله لغو هزینههای ویزا و در نهایت حذف کامل ویزا برای اتباع دو کشور شده است. جلسات منظمی بین وزرای کشور و دیگر مقامات عالیرتبه برای هماهنگی امنیتی و لجستیکی برگزار میشود.
- از زمان ظهور داعش، امنیت به یکی از حوزههای اصلی همکاری تبدیل شده است. مقامات امنیتی دو کشور برای تأمین امنیت مسیرها و اماکن مقدس هماهنگی میکنند. مستشاران ایرانی در طول مراسم از نیروهای عراقی پشتیبانی کردهاند. این زیارت همچنین به توسعه زیرساختهایی که روابط را عمیقتر میکند، دامن زده است. ایران سرمایهگذاری سنگینی در توسعه زیرساختهای حملونقل و ارتباطات در سمت خود از مرز برای تسهیل جریان زائران انجام داده است. مسیر دریایی جدید نمونه بارزی از این یکپارچگی لجستیکی است. این همکاری از سوی ایران به عنوان بخشی از یک سیاست گستردهتر برای تبدیل شدن به دومین صادرکننده بزرگ به عراق و غلبه بر تنگناهای تجاری، چارچوببندی شده است.
- برای ایران، اربعین یک ابزار کلیدی سیاست خارجی است. این رویداد به صراحت به عنوان «نمایش قدرت برای ایران»، «ویترین وحدت شیعیان» و تجلی «قدرت نرم» شیعه تلقی میشود. جمهوری اسلامی مبالغ هنگفتی را برای تشویق مشارکت در این مراسم اختصاص میدهد و آن را راهی برای بازتولید قدرت ایدئولوژیک و تقویت موقعیت ژئوپلیتیکی خود میداند.
- رابطه عراق و ایران در طول اربعین یک رابطه همزیستی است، اما به صورت نامتقارن. عراق، به عنوان کشور میزبان، پشتیبانی لجستیکی و امنیتی حیاتی برای مدیریت رویدادی دریافت میکند که در غیر این صورت ظرفیتهایش را تحت فشار قرار میداد. ایران نیز یک پلتفرم بینظیر برای نمایش نفوذ مذهبی و سیاسی خود در اعماق جهان عرب به دست میآورد و روایت «محور مقاومت» خود را تقویت کرده و روابط عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایجاد میکند. این وضعیت سوالات مهمی را در مورد حاکمیت ملی عراق مطرح میکند. یکپارچگی عمیق، به ویژه توسعه عظیم حرمها توسط
- ستاد بازسازی عتبات عالیات ایران که به سپاه پاسداران مرتبط است و استفاده از این زیارت برای پیامرسانی سیاسی آشکار ، درجهای از تبعیت را نشان میدهد. دولت عراق فرآیندی را تسهیل میکند که از بسیاری جهات، نفوذ یک قدرت خارجی را در خاک خود تقویت میکند. این پویایی به نارضایتیهای ملیگرایانه در داخل عراق دامن میزند و شکافی بین کسانی که اربعین را نماد وحدت فراملی شیعه به رهبری ایران میدانند و کسانی که آن را تهدیدی برای هویت ملی عراق میبینند، ایجاد میکند.
- امنیتی : هماهنگی امنیتی برای حفاظت از مسیرها، تبادل اطلاعات، پشتیبانی مستشاری
- مدیریت مرزی : مقرهای کنترل مشترک، تبادل الکترونیکی اطلاعات، توسعه زیرساختهای مرزی
- حملونقل و لجستیک : توافق مسیر دریایی، ورود اتوبوسهای ایرانی، هماهنگی حملونقل ریلی
- اقتصادی و خدماتی : تأمین یخ و آب، ارائه ارز با نرخ ترجیحی (توسط ایران)، همکاریهای تجاری
بخش سوم: فضاهای مورد مناقشه: دولت، عتبات و جامعه
این بخش به تحلیل پویاییهای پیچیده قدرت در میدان عمل میپردازد و محدودیتهای اقتدار دولت مرکزی را در برابر بازیگران قدرتمند و خودمختار برجسته میکند.
محدودیتهای قدرت دولت: بسیج مردمی و مواکب
- ویژگی بارز تجربه اربعین، ارائه داوطلبانه خدمات رایگان توسط مردم عادی و انجمنهای محلی از طریق هزاران موکب (چادرها و هیئتهای پذیرایی) است. آنها همه چیز از غذا و آب گرفته تا اسکان، مراقبتهای پزشکی و حتی واکس زدن کفشها را به صورت رایگان ارائه میدهند. در سال 2014، تنها در کربلا 7,000 موکب وجود داشت ؛ تا سال 2022، بیش از 12,000 موکب در سراسر عراق ثبت شده بود.
- رابطه دولت با مواکب، رابطهای مبتنی بر تسهیلگری و تنظیمگری است. دولت ثبتنام و کفالت قانونی، تأمین سوخت و آب یارانهای و تخصیص مکان را فراهم میکند. با این حال، دولت عملیات یا تأمین مالی آنها را که مبتنی بر کمکهای مردمی، نذورات، و کمکهای عشایر و رهبران دینی است، کنترل نمیکند.
- پیادهروی اربعین به عنوان فضایی توصیف شده که یک اتمسفر موقت «کارناوالی» و یک محیط اجتماعی بیطبقه ایجاد میکند که در آن سلسلهمراتب به حالت تعلیق درآمده و روابط افقی مبتنی بر مراقبت و همبستگی اولویت مییابد. این ماهیت مردمی و خودسازمانده، دقیقاً همان چیزی بود که رژیم بعث از آن میترسید و به همین دلیل این مراسم را ممنوع کرده بود.
- پدیده مواکب قدرت عظیم سرمایه اجتماعی و انگیزه مذهبی در عراق را نشان میدهد. دولت، با منابع محدود و ناکارآمدیهای بوروکراتیک خود، هرگز نمیتوانست مقیاس و کیفیت خدماتی را که شهروندانش به صورت داوطلبانه ارائه میدهند، تکرار کند. این بزرگترین دارایی دولت در مدیریت اربعین است. با این حال، این امر یادآور آشکار محدودیتهای قدرت خود دولت نیز هست. دولت میتواند جادهها را امن کند، اما نمیتواند مهماننوازی را که مشخصه این رویداد است، فرمان دهد. این وضعیت یک وابستگی ایجاد میکند: موفقیت دولت به بسیج داوطلبانه جامعه وابسته است. این پویایی جامعه مدنی را توانمند میسازد و الگویی از حکمرانی را تقویت میکند که در آن دولت تنها ارائهدهنده خدمات، یا حتی ارائهدهنده اصلی، نیست.
اقتدار دوگانه: مدیریت روابط با عتبات مقدسه
عتبات مقدسه امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) در کربلا صرفاً اماکن مذهبی نیستند؛ آنها نهادهایی قدرتمند و خودمختار هستند. آنها نقشی محوری در مدیریت این زیارت، اغلب به موازات دولت، ایفا میکنند. آنها ادارات خاص خود را برای ثبت مواکب، ارائه خدمات، مدیریت امنیت در محدوده خود و حتی سرشماری زائران دارند.
عتبات مقدسه عملیات خدماتی گسترده خود را اداره میکنند، از جمله «شهرهای زائر» که میتوانند میزبان میلیونها نفر باشند، مراکز پزشکی که هزاران عمل جراحی را به صورت رایگان انجام میدهند، و شبکههای رسانهای که این رویداد را پخش میکنند. آنها کمکهای مالی عظیمی دریافت میکنند و بازیگران اقتصادی مهمی هستند که پروژهها را تأمین مالی کرده و به مواکب پشتیبانی لجستیکی ارائه میدهند.
در حالی که هماهنگی با دولت وجود دارد (به عنوان مثال، تقدیر از بخش رسانهای عتبه عباسیه توسط دیوان وقف شیعی دولت )، یک تنش ذاتی نیز وجود دارد. عتبات یک قطب قدرت جداگانه را نمایندگی میکنند. توسعه عظیم حرمها، که اغلب با مشارکت
ستاد ایرانی انجام شده، با استقبال مقامات عتبات همراه بوده اما به انتقاداتی در مورد عدم برنامهریزی مشارکتی و استفاده از شرکتهای ایرانی نیز منجر شده است. تشکیل «حشد العتبات» (بخشی از حشد شعبی که به آیتالله سیستانی و عتبات وفادار است) خودمختاری امنیتی آنها را بیشتر تقویت میکند.
در طول اربعین، کربلا عملاً توسط یک اقتدار دوگانه اداره میشود: دولت عراق و عتبات مقدسه. دولت محیط کلان (بزرگراهها، مرزها، امنیت ملی) را کنترل میکند، در حالی که عتبات محیط خرد (حرمها، اطراف آنها و شبکه گسترده خدمات) را مدیریت میکنند. این رابطه تعادل ظریفی از همکاری و رقابت است. آنها همکاری میکنند زیرا هدف مشترک برگزاری یک زیارت موفق و امن را دارند. با این حال، منابع مستقل مشروعیت، تأمین مالی و حتی قدرت قهریه آنها ، آنها را به رقبایی تبدیل میکند. توسعه حرمها تجلی فیزیکی قدرت رو به رشد عتبات است که مناطق محصور مجلل و با خدمات عالی ایجاد میکند که در تضاد آشکار با زیرساختهای در حال فروپاشی در بقیه عراق قرار دارد. این پویایی مفهوم وستفالیایی یک اقتدار حاکمیتی واحد در قلمرو یک دولت را به چالش میکشد.
- دولت مرکزی : امنیت/لجستیک کلان : قدرت رسمی دولتی، انحصار (نظری) بر زور : زیرساخت ضعیف، فساد، وابستگی به دیگران
- دولتهای استانی : خدمات محلی : اختیارات محلی، نزدیکی به مردم : بودجه محدود، هماهنگی با مرکز
- عتبات مقدسه : مدیریت حرم/خدمات : مشروعیت دینی، ثروت، استقلال عملیاتی : خودمختاری در برابر دولت، نفوذ خارجی
- مواکب (مردمی) : ارائه خدمات مردمی : سرمایه اجتماعی، انگیزه دینی، سخاوت : هماهنگی، تنظیمگری، وابستگی به کمکها
- ایران : پشتیبانی ژئوپلیتیکی/مالی : قدرت دولتی خارجی، نفوذ ایدئولوژیک : نگرانیهای حاکمیت ملی عراق، رقابتهای داخلی
انتقادات و چالشهای پایدار
یکی از انتقادات اصلی این است که مشکلات مزمن دولت عراق یعنی فساد و ارائه خدمات ضعیف، با اربعین به شدت برجسته میشود. اعتراضات در عراق اغلب به دلیل همین مسائل شعلهور میشود. در حالی که دولت میتواند یک پاسخ موقت برای اربعین ارائه دهد، اما در حل مشکلات اساسی زیرساختهای عمومی (بهداشت، آب، برق) در طول سال ناکام است.
- با وجود هزینههای هنگفت، این زیارت با مشکلات لجستیکی مانند ازدحام بیش از حد، تنگناهای حملونقل و بهداشت نامناسب، به ویژه در مرزها، روبرو است. منتقدان معتقدند که دولت در تدوین یک استراتژی پایدار و بلندمدت برای گردشگری مذهبی شکست خورده و به جای آن به راهحلهای موقت و لحظه آخری متکی است.
- اتکا به واحدهای حشد شعبی برای تأمین امنیت، که برخی از آنها روابط قوی با ایران دارند، اقتدار دولت را تضعیف کرده و به ایجاد فضایی از ترس و بیثباتی کمک میکند. نظامیسازی شهرهای مقدس با دیوارهای بتنی و ایستهای بازرسی، میراث فیزیکی درگیری است که تفرقه را نهادینه میکند.
- قویترین انتقاد، میزان نفوذ ایران است. این نفوذ از سلطه اقتصادی شرکتهای ایرانی و پیامهای سیاسی در طول زیارت گرفته تا دخالت مستقیم ستاد بازسازی عتبات عالیات مرتبط با سپاه پاسداران در تغییر بافت شهری شهرهای مقدس عراق را شامل میشود. این امر منجر به شکایت عراقیها از عدم برنامهریزی مشارکتی و به حاشیه رانده شدن شرکتهای عراقی شده است.
نتیجهگیری
مدیریت اربعین توسط دولت عراق، گواهی بر تابآوری و در عین حال شکنندگی عمیق آن است. این دولت با موفقیت یکی از پیچیدهترین تجمعات انسانی جهان را سالانه تسهیل میکند و ظرفیت خود را برای هماهنگی سطح بالا و بسیج امنیتی به نمایش میگذارد. با این حال، این موفقیت به سرمایه اجتماعی عظیم مردم و استقلال قدرتمند عتبات مقدسه وابسته است و با هزینه مالی قابل توجه و فرسایش حاکمیت ملی به دست میآید. این رویداد دولتی را به تصویر میکشد که میتواند یک بحران را مدیریت کند اما با حکمرانی روزمره دستوپنجه نرم میکند؛ دولتی که اقتدار را به نمایش میگذارد اما قدرتش پراکنده و مورد مناقشه است.
توصیههای راهبردی:
- تدوین استراتژی ملی گردشگری مذهبی: فراتر از کمیتههای موقت، باید یک نهاد ملی دائمی و قدرتمند برای تدوین یک استراتژی 10 ساله برای گردشگری مذهبی ایجاد شود. این نهاد باید بر درآمدزایی شفاف (مانند هزینههای ویزای طبقهبندی شده، صدور مجوزهای تجاری) تمرکز کند و تمام درآمدها به یک «صندوق زیرساخت زیارت» برای سرمایهگذاری مجدد در کربلا و دیگر شهرهای میزبان اختصاص یابد تا به انتقاد اصلی سوءمدیریت اقتصادی پاسخ داده شود.
- شفافسازی نقشها و مسئولیتهای دولت و عتبات: یک گفتگوی راهبردی سطح بالا بین دولت فدرال و رهبری عتبات برای تعیین رسمی نقشها در امنیت، ارائه خدمات و برنامهریزی شهری آغاز شود. هدف باید ایجاد یک مشارکت رسمی باشد که به اقتدار مذهبی عتبات احترام بگذارد و در عین حال مسئولیتهای حاکمیتی دولت در زمینه زیرساختها و امنیت ملی را بازتعریف کند تا مشکل «اقتدار دوگانه» کاهش یابد.
- اعمال حاکمیت ملی در توسعه شهری: الزام شود که تمام پروژههای زیربنایی بزرگ در شهرهای مقدس، به ویژه آنهایی که شامل نهادهای خارجی مانند ستاد ایرانی هستند، تابع مقررات برنامهریزی عراق، مناقصههای رقابتی باز برای شرکتهای عراقی و نظارت یک کمیته پارلمانی ملی باشند. این امر با انتقاداتی مبنی بر اینکه توسعه تحت رهبری خارجی در حال تضعیف اقتصادهای محلی و تغییر شکل شهرها بدون مشارکت عراقیها است، مقابله خواهد کرد.
- حرفهایسازی مدیریت مرزی و حملونقل: سرمایهگذاری در ارتقای دائمی زیرساختها در گذرگاههای مرزی کلیدی و ایجاد یک مرجع حملونقل یکپارچه و دولتی برای زیارتهای بزرگ انجام شود. این امر وابستگی به راهحلهای موقت و ناوگان اتوبوسهای خارجی را کاهش میدهد و به دولت اجازه میدهد تا جریان عظیم جمعیت را بهتر کنترل کرده و از آن سود ببرد.