اربعینی : پایگاه اطلاع رسانی پیاده روی اربعین راهپیمایی اربعین، که یکی از بزرگترین تجمعات سالانه بشری در جهان است، صرفاً یک رویداد مذهبی نیست؛ بلکه تجلی یک نظام اقتصادی دوگانه منحصربهفرد و پویا است. این گزارش به تحلیل تعامل پیچیده میان دو جزء اصلی این نظام میپردازد:
این گزارش با کالبدشکافی اقتصاد هبه مردمی به عنوان موتور محرکه اصلی اربعین آغاز میشود. سپس، نقش نهادهای رسمی و بازارهای تجاری را تحلیل میکند. در ادامه، تصویری کمی از مقیاس این رویداد ارائه داده و با ارائه یک تحلیل تطبیقی با مراسم حج، ویژگیهای متمایز اربعین را برجسته میسازد. گزارش با بحثی پیرامون چالشهای استراتژیک و توصیههای سیاستی برای آینده به پایان میرسد.
فهرست مقاله در راهنمای اربعین :
- 1 بخش ۱: موتور سخاوت: کالبدشکافی اقتصاد هبه در اربعین
- 2 بخش ۲: اقتصاد رسمی: چارچوبهای دولتی، نهادی و تجاری
- 3 بخش ۳: تصویری کمی: مقیاس اقتصاد اربعین
- 4 بخش ۴: حکایت دو زیارت: تحلیل اقتصادی تطبیقی اربعین و حج
بخش ۱: موتور سخاوت: کالبدشکافی اقتصاد هبه در اربعین
شالوده اقتصادی راهپیمایی اربعین، یک نظام غیرمتمرکز و عظیم مبتنی بر بخشش است که نیروی محرکه آن نه سودآوری، بلکه ایمان، وظیفه اجتماعی و هویت فرهنگی است. این اقتصاد مردمی، که به طور خودجوش عمل میکند، ستون فقرات ارائه خدمات به میلیونها زائر است.
۱.۱. موکب: واحد اصلی خدمترسانی و سرمایه اجتماعی
تعریف و کارکرد: «موکب» صرفاً یک چادر خدماتی نیست، بلکه یک نهاد خرد اجتماعی و غیرانتفاعی است. موکبها ابزار اصلی عملیاتی شدن اقتصاد هبه هستند و طیف وسیعی از خدمات، از جمله غذا، نوشیدنی، اسکان، مراقبتهای پزشکی و پشتیبانی لجستیکی را به صورت کاملاً رایگان ارائه میدهند. این ساختارهای داوطلبانه که در طول مسیرهای پیادهروی، بهویژه مسیر نجف به کربلا، برپا میشوند، نماد عملی کرامت و سخاوت عراقی هستند.
سازوکارهای تأمین مالی:
تأمین مالی موکبها از یک مدل چندلایه و مردمی پیروی میکند که از سطح فردی تا جمعی گسترش مییابد:
مشارکتهای فردی و خانوادگی:
بخش بزرگی از هزینهها از پساندازهای شخصی، نذورات و احساس تعهد معنوی افراد تأمین میشود. بسیاری از مردم عراق در طول سال پسانداز میکنند تا بتوانند موکب خود را برپا کرده و به زائران خدمت کنند. داستانهای متعددی از افرادی که داراییهای خود، مانند زمین، را برای تأمین هزینههای موکب فروختهاند، عمق این تعهد فردی را نشان میدهد.
تأمین مالی اجتماعی و قبیلهای:
در بسیاری از موارد، هزینهها توسط اهالی یک محله، روستا یا حتی کل یک قبیله به صورت مشترک تأمین میشود. این امر نشاندهنده یک مسئولیتپذیری اجتماعی جمعی است که ریشه در ساختارهای سنتی و پیوندهای اجتماعی عمیق جامعه عراق دارد.
کمکهای مردمی: کمکهای نقدی و غیرنقدی خودجوش از سوی سایر زائران و خیرین، چه داخلی و چه خارجی، یکی دیگر از منابع مهم مالی برای موکبهاست.
حمایتهای مردمی فراملی: موکبهایی که توسط جوامع عراقی مقیم خارج یا شهروندان دیگر کشورها تأمین مالی میشوند، بر اساس همان اصل اقتصاد هبه عمل میکنند و منابع بینالمللی را به این چارچوب غیرتجاری وارد میکنند. این موکبها که از کشورهایی چون ایران، لبنان، پاکستان، هند و حتی کشورهای غربی برپا میشوند، بعد بینالمللی این اقتصاد مردمی را به نمایش میگذارند.
۱.۲. سهم اقتصادی غیرقابل محاسبه جامعه عراق
فراتر از موکب: فعالیت اقتصادی غیرپولی و عظیمی خارج از ساختار رسمی موکبها رخ میدهد. خانوادههای عراقی در طول مسیرهای پیادهروی، درهای خانهها، حسینیهها و مضیفهای خود را به روی زائران باز میکنند و عملاً شهرها و روستاهای خود را به هتلها و رستورانهای رایگان و گسترده تبدیل میکنند. این مهماننوازی فراگیر، نیازهای اسکان و تغذیه میلیونها نفر را پوشش میدهد.
ارزش اقتصادی: اگرچه محاسبه دقیق ارزش پولی این خدمات غیرممکن است، اما این عمل نشاندهنده یک یارانه غیرنقدی عظیم برای کل رویداد است. این اقدام نه به عنوان یک معامله اقتصادی، بلکه به عنوان یک افتخار مقدس و سنگ بنای فرهنگ مهماننوازی عراقی تلقی میشود که عمیقاً در سنتهای مذهبی و قبیلهای ریشه دارد. اهمیت این پدیده به حدی است که یونسکو «خدمترسانی و مهماننوازی در زیارت اربعین» را به عنوان میراث فرهنگی ناملموس بشریت به ثبت رسانده است ، که این خود گواهی بر ارزش اجتماعی والای آن است.
۱.۳. فلسفه اجتماعی-اقتصادی اقتصاد هبه
اقتصاد «ما شدن»: این مدل اقتصادی، تجلی عملی همبستگی اجتماعی و هویت جمعی است. این نظام به تقویت آنچه محققان «همگرایی اجتماعی» و حس «ما شدن» مینامند، کمک کرده و سرمایه اجتماعی و اعتماد را در جامعه ارتقا میدهد. اربعین به یک کارگاه اجتماعی تبدیل میشود که در آن شرکتکنندگان، تعامل و کار گروهی را در یک فضای بینالمللی تمرین میکنند.
روایتی متضاد با تجاریسازی: اخلاق حاکم بر این اقتصاد، آشکارا ضدتجاری است. عمل بخشش، خود پاداش است و یک «مسابقه برای سخاوت» و نظامی را ایجاد میکند که در آن «ارائه خدمات بدون انتظار هیچگونه مقابلی» اصل اساسی است. همین انگیزه معنوی است که این مدل را حتی در مواجهه با چالشهای اقتصادی عراق، پایدار و مقاوم ساخته است.
این اقتصاد هبه، یک سپر اقتصادی طبیعی در برابر تجاریسازی افراطی ایجاد میکند. از آنجایی که نیازهای اساسی زائران مانند خوراک، آب و محل اقامت به صورت رایگان و در مقیاسی عظیم تأمین میشود ، تقاضای بازار برای جایگزینهای پولی به شدت سرکوب میشود. در نتیجه، دامنه فعالیتهای سودآور به کالاهای غیرضروری، خدمات لوکس یا حوزههایی که اقتصاد هبه در آنها خلاء دارد (مانند حملونقل بینشهری) محدود میگردد. این وضعیت یک تعادل اقتصادی منحصربهفرد ایجاد میکند که در آن یک اقتصاد غیربازاری چند میلیارد دلاری (به صورت غیرنقدی) با یک اقتصاد رسمی کوچکتر همزیستی کرده و آن را شکل میدهد. این پویایی، کل چشمانداز اقتصادی اربعین را تعریف میکند.
علاوه بر این، هزینههای هنگفتی که توسط افراد، خانوادهها و قبایل صورت میگیرد ، نباید به عنوان «هزینه» در مفهوم سنتی آن تلقی شود، بلکه نوعی «سرمایهگذاری اجتماعی» است. بازده این هزینهها، سود مالی نیست، بلکه انباشت «سرمایه اجتماعی» و «سرمایه نمادین» است. این بازده شامل افزایش جایگاه اجتماعی، تقویت پیوندهای اجتماعی، انجام وظیفه دینی و تحکیم هویت جمعی است. بنابراین، میلیاردها دلار ارزش غیرنقدی که هزینه میشود، سرمایهگذاری در بافت اجتماعی و معنوی جامعه است و تحلیل اقتصادی آن باید فراتر از یک محاسبه ساده هزینه-فایده باشد و به بررسی شکلگیری سرمایه اجتماعی بپردازد.
بخش ۲: اقتصاد رسمی: چارچوبهای دولتی، نهادی و تجاری
موازی با اقتصاد هبه، یک اقتصاد ساختاریافته و رسمی نیز وجود دارد که شامل فعالیتهای دولت، نهادهای مذهبی و کسبوکارهای خصوصی است. این بخش به تحلیل این چارچوبهای اقتصادی میپردازد که هم از اقتصاد مردمی پشتیبانی کرده و هم از آن منتفع میشوند.
۲.۱. نقش دولت عراق: تسهیلگر و منتفع
دولت عراق نقشی دوگانه در اقتصاد اربعین ایفا میکند: از یک سو با تخصیص بودجه و ارائه خدمات زیربنایی، این رویداد را تسهیل میکند و از سوی دیگر، از طریق درآمدهای رسمی از آن بهرهمند میشود.
تخصیص بودجه: دولت عراق سالانه بودجه قابل توجهی را عمدتاً برای تأمین امنیت و خدمات ضروری اختصاص میدهد. گزارشها به ارقام مشخصی اشاره دارند، مانند تخصیص ۵۰ میلیارد دینار (حدود ۳۸ میلیون دلار) که میان استانهای درگیر و عتبات مقدسه توزیع شده است. در سالی دیگر، این بودجه
۸۵ میلیارد دینار گزارش شده است. این بودجهها همچنین نیازهای اضطراری مانند خرید یخ و اجاره اتوبوس برای جابجایی زائران را پوشش میدهند.
پشتیبانی زیرساختی: وزارتخانههای مختلف به شدت درگیر هستند. وزارت نیرو طرحهای ویژهای را برای تضمین پایداری برق در کربلا و مسیرهای پیادهروی اجرا میکند و این مناطق را از برنامه قطع برق سراسری معاف مینماید. وزارت کشور و نیروهای امنیتی نیز مسئولیت عملیات عظیم لجستیکی و امنیتی را بر عهده دارند.
تولید درآمد: دولت همچنین از این رویداد درآمد کسب میکند. در حالی که بسیاری از خدمات رایگان است، دولت از طریق صدور ویزا برای زائران خارجی و مالیات بر بخشهای رسمی مانند حملونقل و هتلداری، درآمدزایی میکند. درخواستهای متعددی برای مدیریت شفافتر این درآمدها و سرمایهگذاری مجدد آنها در زیرساختهای منطقه وجود دارد.
۲.۲. عتبات مقدسه و دیوان وقف شیعی: قطب تنظیمگری
عتبات مقدسه حسینی و عباسی در کربلا، به همراه دیوان وقف شیعی، به عنوان سیستم عصبی مرکزی سازماندهی این راهپیمایی عمل میکنند.
نقش سازمانی و نظارتی: این نهادها مسئولیت ثبتنام رسمی و سرشماری موکبها را بر عهده دارند و آمار دقیقی از تعداد و پراکندگی آنها ارائه میدهند. این فرآیند به هماهنگی و برنامهریزی بهتر خدمات کمک میکند.
پشتیبانی لجستیکی:
عتبات به موکبهای ثبتشده پشتیبانی لجستیکی حیاتی ارائه میدهند، از جمله توزیع رایگان سوخت (گاز و نفت سفید) و آب آشامیدنی، که خود یک کمک مادی قابل توجه محسوب میشود.
ارائه مستقیم خدمات: عتبات خود مجتمعهای خدماتی عظیمی به نام «مدن الزائرین» (شهرهای زائران) را اداره میکنند که در یک سال، میزبان حدود ۷ میلیون زائر بوده و طیف کاملی از خدمات رایگان شامل اسکان، غذا و مراقبتهای پزشکی را ارائه دادهاند. آنها همچنین مراکز درمانی پیشرفتهای را اداره میکنند که خدمات تخصصی مانند جراحی و دیالیز را به صورت رایگان انجام میدهند.
فلسفه اعلامشده: موضع رسمی این نهادها، که توسط دیوان وقف شیعی بیان شده، این است که هدف اصلی «سرمایهگذاری معنوی» است و نه کسب سود مادی، که این امر بر اخلاق بنیادین این رویداد تأکید میکند.
۲.۳. بخشهای پولی: برآورد گردش مالی تجاری
با وجود غلبه اقتصاد هبه، بخشهای تجاری نیز گردش مالی قابل توجهی را تجربه میکنند.
حملونقل: این بخش یکی از بزرگترین بازارهای تجاری اربعین است. تحلیل دادههای پروازی نشاندهنده ترافیک هوایی سنگین است. یک گزارش به ۱۳۷۲ پرواز به نجف و بغداد در ایام اربعین اشاره میکند که با میانگین قیمت بلیط رفتوبرگشت حدود ۸ میلیون تومان (در آن زمان معادل تقریبی ۲۷۰ دلار)، تزریق پول هنگفتی را به این بخش نشان میدهد. حملونقل زمینی از گذرگاههای مرزی به شهرهای مقدس نیز یک کسبوکار بزرگ است و رانندگان عراقی درآمدهای قابل توجهی از این طریق کسب میکنند.
اسکان: در حالی که بسیاری از زائران در موکبها یا خانههای مردم اقامت میکنند، بخش رسمی هتلداری در کربلا و نجف با ظرفیت کامل فعالیت میکند. یک برآورد نشان میدهد که با وجود بیش از هزار هتل و مهمانپذیر در کربلا، این بخش به تنهایی میتواند حدود ۶۰۰ میلیارد تومان (حدود ۲۰ میلیون دلار) در دوره اوج مراسم درآمد داشته باشد.
خردهفروشی و ارتباطات: فروش سیمکارت، بستههای اینترنت و کالاهای مختلف به زائران، یکی دیگر از جریانهای درآمدی قابل توجه است که البته محاسبه دقیق آن دشوارتر است.
تجارت فرامرزی: تأمین نیازهای بیش از ۲۰ میلیون نفر مستلزم ورود حجم عظیمی از کالا است. بخش قابل توجهی از مواد غذایی و مایحتاج از کشورهای همسایه، بهویژه ایران، وارد میشود که این امر گردش مالی بزرگی را میان عراق و این کشورها ایجاد میکند.
بررسی عملکرد دولت عراق نشان میدهد که استراتژی آن عمدتاً واکنشی و متمرکز بر مدیریت بحران است تا توسعه استراتژیک. اقدامات دولت، مانند تأمین امنیت و جلوگیری از فروپاشی زیرساختها (برق، مدیریت مرزها) ، در حالی صورت میگیرد که کارشناسان اقتصادی و مراکز تحقیقاتی عراقی به طور مداوم خواستار یک رویکرد پیشگیرانه و توسعهمحور هستند. این رویکرد شامل تدوین یک استراتژی ملی برای گردشگری مذهبی، جذب سرمایهگذاری و مدیریت درآمدها برای توسعه منطقه است. این شکاف میان اقدامات فعلی دولت و توصیههای کارشناسی نشان میدهد که دولت هنوز اربعین را به عنوان یک دارایی استراتژیک اقتصادی به طور کامل درک نکرده است.
از سوی دیگر، عتبات مقدسه در حال تبدیل شدن به قدرتهای اقتصادی نوظهور هستند. این نهادها در حال اجرای پروژههای توسعهای عظیمی هستند که مساحت فیزیکی آنها را ۱۴ تا ۲۲ برابر افزایش میدهد. این پروژهها که اغلب با مشارکت شرکتهای خارجی، بهویژه شرکتهای ایرانی، انجام میشوند، سرمایهبر هستند و عتبات را به نهادهایی با داراییها و زیرساختهای عظیم تبدیل میکنند. این تحول یک تنش بالقوه در آینده ایجاد میکند. با افزایش نهادینهسازی و سنگینتر شدن وزن سرمایهای عتبات، ممکن است فشارهایی برای اتخاذ مدلهای تجاریتر جهت نگهداری از این عملیات گسترده به وجود آید. این امر میتواند آنها را در تضاد با همان اخلاق مردمی و غیرتجاری قرار دهد که قرار است حافظ آن باشند. در واقع، عتبات همزمان هم نگهبانان اقتصاد هبه و هم به طور بالقوه بزرگترین نیروی تجاریکننده آن در آینده هستند.
بخش ۳: تصویری کمی: مقیاس اقتصاد اربعین
این بخش با ترکیب دادههای موجود، تصویری آماری از راهپیمایی اربعین ارائه میدهد تا مبنایی برای درک بزرگی اقتصادی آن فراهم کند.
۳.۱. رشد مشارکت: زائران و موکبها
آمار زائران: تحلیل رشد چشمگیر و مداوم تعداد زائران، گستره جهانی روزافزون این رویداد و فشار فزاینده بر منابع را نشان میدهد. آمار رسمی که توسط عتبه عباسیه اعلام شده، این روند صعودی را به وضوح به تصویر میکشد.
===============================================================================
این آمار، مهمترین معیار برای تحلیل اقتصادی اربعین است. روند رشد تصاعدی، زیربنای هر بحثی از فشار بر زیرساختها گرفته تا پتانسیل درآمدزایی است و مقیاس و فوریت تدوین یک استراتژی مدیریت پایدار را به صورت بصری اثبات میکند.
آمار موکبها:
دادههای مربوط به تعداد موکبهای ثبتشده، مقیاس اقتصاد خدماتی را نشان میدهد. این آمار سالانه متغیر است اما همواره در تراز چندین هزار قرار دارد. آمار رسمی اخیر از سوی عتبات، به ۱۲,۷۵۲ و
- ۱۲,۵۰۰ موکب اشاره دارد. گزارشی دیگر از سال ۲۰۲۱، تعداد
- ۱۱,۳۵۶ موکب عراقی و ۵۹ موکب خارجی را ذکر میکند. یک گزارش قدیمیتر از سال ۲۰۱۶ رقم بسیار بالاتر
- ۲۷,۰۰۰ را ادعا میکند که ممکن است نشاندهنده تفاوت در روشهای ثبت یا شمارش باشد.
———————————————————
منبع: گزارش آماری مرکز کربلا للدراسات والبحوث، ۲۰۲۲
این جدول حیاتی است زیرا نشان میدهد که تلاش اقتصادی اربعین یک فعالیت ملی است و به کربلا محدود نمیشود. این دادهها توزیع جغرافیایی «طرف عرضه» اقتصاد هبه را کمیسازی کرده و نشان میدهد کدام مناطق بیشترین سهم را دارند. همچنین، بینالمللی شدن روزافزون این تلاش مردمی را به تصویر میکشد.
۳.۲. برآورد ارزش کلی اقتصادی: یک رویکرد دوگانه
گردش مالی اقتصاد رسمی: در حالی که یک رقم دقیق کلی در دسترس نیست، یک محاسبه تقریبی بر اساس دادههای موجود (حملونقل، اسکان، خردهفروشی) نشاندهنده یک گردش مالی تجاری به ارزش صدها میلیون دلار است. کارشناسان اقتصادی عراق اعلام کردهاند که اگر این زیارت به درستی مدیریت شود، میتواند بیش از ۱ میلیارد دلار درآمد برای عراق ایجاد کند. بخش گستردهتر گردشگری مذهبی در عراق سالانه ۵ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است.
ارزش غیرپولی «هبه»: با اذعان به غیرممکن بودن محاسبه دقیق، این بخش یک برآورد مفهومی از ارزش اقتصاد هبه ارائه میدهد. یک محاسبه سرانگشتی برای روشن شدن موضوع ارائه میشود:
اگر ۲۰ میلیون زائر به طور متوسط ۵ روز در مسیر باشند و هزینه خوراک و اسکان اولیه به طور محافظهکارانه ۱۰ دلار در روز برآورد شود، ارزش غیرنقدی این خدمات به تنهایی به این صورت محاسبه میشود:
20,000,000×5×$10=$1 میلیارد دلار
. این یک برآورد محافظهکارانه است که خدمات پزشکی، حملونقل داخلی و سایر خدمات را شامل نمیشود.
تأثیر اقتصادی ترکیبی: بنابراین، کل تأثیر اقتصادی ترکیبی از گردش مالی رسمی و ارزش عظیم غیرپولی اقتصاد هبه است که احتمالاً اهمیت اقتصادی کل این رویداد را در محدوده چندین میلیارد دلار قرار میدهد.
این تحلیل نشان میدهد که بخش بزرگی از اقتصاد اربعین برای معیارهای استاندارد اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) که عمدتاً معاملات پولی را اندازهگیری میکنند، «نامرئی» است. از آنجا که هسته اصلی اقتصاد اربعین غیرپولی و مبتنی بر انتقال کالا و خدمات به صورت رایگان است ، گزارشهایی که تنها بر درآمدهای هتل یا هزینههای حملونقل تمرکز میکنند ، تنها کسری از کل فعالیت اقتصادی را ثبت میکنند. این بدان معناست که عراق دارای یک پدیده اقتصادی عظیم و تکرارشونده سالانه است که ارزش آن در برنامهریزیهای اقتصادی ملی به طور کامل شناسایی و مورد استفاده قرار نمیگیرد. چالش پیش روی سیاستگذاران این است که راههایی برای حمایت و پایداری این اقتصاد «نامرئی» بیابند، نه اینکه فقط بر بخش کوچکتر و مرئی تجاری تمرکز کنند.
بخش ۴: حکایت دو زیارت: تحلیل اقتصادی تطبیقی اربعین و حج
این بخش از یک چارچوب مقایسهای برای برجسته کردن فلسفه اقتصادی منحصربهفرد اربعین استفاده میکند.
۴.۱. فلسفهها و حاکمیتهای اقتصادی متفاوت
اربعین: غیرمتمرکز و مردمی: این رویداد با یک مدل از پایین به بالا و مبتنی بر کمکهای مردمی مشخص میشود. حاکمیت بر آن پراکنده و میان موکبهای مردمی، نهادهای تسهیلگر (عتبات) و دولتی متمرکز بر امنیت تقسیم شده است. اخلاق حاکم بر آن، بخشش و ایثار است.
حج: متمرکز و تجاری: حج یک مدل از بالا به پایین و تحت مدیریت کامل دولت است. دولت عربستان سعودی تمام جنبههای آن، از سهمیه زائران تا اکوسیستم تجاری را کنترل میکند. این رویداد به صراحت به عنوان یک منبع درآمد ملی عمده مدیریت میشود و پیشبینی میشود درآمدهای آن با درآمدهای نفتی رقابت کند. اخلاق حاکم بر آن، یک وظیفه دینی رسمی است که در یک چارچوب تجاری تعریف شده است.
۴.۲. هزینه، درآمد و تجربه زائر
هزینه برای زائر: هزینه انجام حج قابل توجه و رو به افزایش است و اغلب به چندین هزار دلار برای هر نفر میرسد که شامل پرواز، اسکان و هزینههای رسمی میشود. در مقابل، برای یک زائر اربعین، پس از رسیدن به عراق، هزینههای اصلی معیشت و اسکان به دلیل وجود اقتصاد هبه میتواند نزدیک به صفر باشد.
درآمد و خروجی اقتصادی: حج دهها میلیارد دلار درآمد مستقیم برای عربستان سعودی ایجاد میکند. در مقابل، خروجی اصلی اربعین درآمد دولتی نیست، بلکه سرمایه اجتماعی عظیم، همبستگی و گردش غیرپولی کالاها و خدمات است.
==========================================
منابع:
این چارچوب مقایسهای، قدرتمندترین ابزار برای نشان دادن ماهیت منحصربهفرد اقتصاد اربعین است. این تحلیل از توصیف صرف فراتر رفته و به تضاد تحلیلی میپردازد و تفاوتهای بنیادین در فلسفه و ساختار را روشن میکند. این مقایسه زمینه حیاتی را برای بحث سیاستی در بخش بعدی فراهم میکند.
این مدلهای اقتصادی تصادفی نیستند، بلکه بیانگر تاریخ سیاسی و الهیاتی متفاوتی هستند. حج یک وظیفه جهانی اسلامی است که توسط یک دولت باثبات و دیرینه (عربستان سعودی) مدیریت میشود که دههها فرصت داشته تا یک سیستم اقتصادی رسمی و کنترلشده پیرامون آن بسازد. در مقابل، راهپیمایی اربعین در شکل مدرن خود پس از سال ۲۰۰۳ به صورت انفجاری رشد کرد، در حالی که برای دههها توسط رژیم بعث سرکوب شده بود. ماهیت مردمی و غیرمتمرکز آن، میراث مستقیم تاریخ آن به عنوان نوعی اعتراض مردمی و مقاومت در برابر کنترل دولتی است. بنابراین، مدلهای اقتصادی بازتاب مستقیم تاریخهای سیاسی متفاوت این دو رویداد هستند.
بخش ۵: مسیر پیش رو: چالشها، فرصتها و توصیههای استراتژیک
این بخش پایانی، تحلیلها را ترکیب کرده تا چالشهای کلیدی را شناسایی و یک چارچوب استراتژیک برای آینده پیشنهاد دهد.
۵.۱. فشار ناشی از موفقیت: فشارهای اقتصادی و زیرساختی
کسری زیرساخت: رشد انفجاری تعداد زائران، بسیار فراتر از توسعه زیرساختهای عراق بوده است. این امر منجر به مشکلات عظیمی در حملونقل، بهداشت، اسکان و فرآیندهای مرزی شده است.
چالشهای بهداشتی و زیستمحیطی: تمرکز میلیونها نفر، خطرات بهداشت عمومی و فشارهای زیستمحیطی قابل توجهی (مدیریت پسماند، کیفیت آب) ایجاد میکند که اقتصاد هبه به تنهایی قادر به مدیریت سیستماتیک آنها نیست.
امنیت: با وجود موفقیتهای بزرگ، تأمین امنیت چنین رویداد عظیم و پراکندهای همچنان یک چالش اساسی و هزینهای بزرگ برای دولت عراق است.
۵.۲. معمای تجاریسازی: حفظ اخلاق در برابر کسب ارزش
تنش اصلی: این بخش به صراحت به معضل استراتژیک اصلی میپردازد. از یک سو، یک استدلال اقتصادی روشن برای رسمیسازی و تجاریسازی جنبههایی از این راهپیمایی برای تولید درآمد جهت توسعه زیرساختهای ضروری وجود دارد.
ریسک: از سوی دیگر، تجاریسازی تهاجمی این ریسک را به همراه دارد که همان اخلاق مردمی، معنوی، سخاوت و همبستگی را که اربعین را منحصربهفرد کرده و به آن قدرت اجتماعی عظیمی بخشیده است، از بین ببرد. حرکت به سمت مدلی شبیه به حج میتواند به عنوان خیانت به روح این رویداد تلقی شود.
۵.۳. توصیههای سیاستی برای آیندهای پایدار
برای مدیریت این پدیده پیچیده، یک رویکرد چندوجهی و هوشمندانه ضروری است:
تدوین استراتژی ملی گردشگری مذهبی: حرکت از یک رویکرد واکنشی و امنیتی به یک استراتژی پیشگیرانه و بلندمدت برای اربعین و سایر زیارتها. این باید یک اولویت ملی باشد.
سرمایهگذاری در «زیرساختهای توانمندساز»: تمرکز سرمایهگذاری دولتی نه بر رقابت با اقتصاد هبه، بلکه بر ساخت زیرساختهایی که از آن پشتیبانی میکنند: توسعه بزرگراهها، بهبود گذرگاههای مرزی، ساخت تأسیسات بهداشتی دائمی و تضمین شبکههای قوی برق و آب.
توانمندسازی و تنظیمگری، نه جایگزینی: نقش دولت باید توانمندسازی موکبها و جوامع محلی باشد، نه جایگزینی آنها. این امر میتواند از طریق سازوکارهای حمایتی شفاف، مقررات ساده و ارائه زمینهای عمومی برای موکبها انجام شود.
بهرهگیری از فناوری برای لجستیک و بهبود تجربه: استفاده از فناوری برای مدیریت جمعیت، اطلاعرسانی به زائران (از طریق اپلیکیشنهای رسمی)، نظارت بر سلامت و هماهنگی لجستیک میان دولت، عتبات و موکبها، که باعث بهبود کارایی بدون تجاریسازی خدمات اصلی میشود.
مدیریت شفاف درآمدها: ایجاد یک سازوکار شفاف برای مدیریت درآمدهای بخشهای رسمی (ویزا، مالیات هتلها) و تضمین سرمایهگذاری مجدد آنها به طور مستقیم در جوامع میزبان و زیرساختهای زیارتی برای ایجاد اعتماد و مشارکت محلی.
راهپیمایی اربعین یک «مسئله بغرنج» (Wicked Problem) برای سیاستگذاران است. این اصطلاح به مشکلی اطلاق میشود که حل آن دشوار یا غیرممکن است، زیرا الزامات آن ناقص، متناقض و در حال تغییر هستند. اربعین کاملاً با این توصیف مطابقت دارد. «مشکل» نحوه مدیریت رشد انفجاری آن است، اما هر «راهحل» بالقوهای (مانند تجاریسازی برای تأمین مالی زیرساختها) خطر از بین بردن ارزش اصلی رویداد (یعنی اخلاق غیرتجاری و معنوی آن) را به همراه دارد. ذینفعان بسیار متنوع هستند (زائران، صاحبان موکب، دولت، عتبات، ساکنان محلی، دولتهای خارجی) و منافع متضادی دارند. این مسئله عمیقاً با مسائل پیچیده دیگری مانند هویت ملی، سیاستهای فرقهای، روابط بینالملل (بهویژه با ایران) و شکنندگی کلی اقتصاد عراق در هم تنیده است. بنابراین، هیچ راهحل فنی سادهای وجود ندارد. هر استراتژی کارآمدی باید انطباقپذیر، مشارکتی و قادر به پیمایش این تضادهای عمیق باشد، نه اینکه صرفاً برای «حل» مشکل به روشی متعارف تلاش کند.
نتیجهگیری
ترکیب یافتهها: اقتصاد اربعین یک سیستم زنده و پیچیده است که با دوگانگی یک اقتصاد هبه قدرتمند و مبتنی بر ایمان و یک اقتصاد رسمی حمایتکننده تعریف میشود. ارزش آن را نمیتوان تنها با دلار سنجید، بلکه باید سهم عظیم آن در سرمایه اجتماعی و قدرت نرم عراق را نیز در نظر گرفت.
تأمل نهایی: آینده راهپیمایی اربعین به توانایی نهادهای عراقی در ایجاد تعادل ظریف بین حفظ و توسعه بستگی دارد. چالش، تجاریسازی این بیان عمیق از ایمان و سخاوت نیست، بلکه ساختن یک چارچوب دولتی پایدار در اطراف آن است که به روح آن احترام بگذارد، شرکتکنندگانش را توانمند سازد و اجازه دهد تا برای نسلهای آینده به صورت امن و پایدار شکوفا شود. مسیر پیش رو نیازمند یک راهحل منحصربهفرد عراقی است که از مدلهای دیگر بیاموزد اما آنها را تکرار نکند و بدین ترتیب، ماهیت استثنایی راهپیمایی اربعین را حفظ نماید.