صفحه اول » نشریه اینترنتی اربعینی » زبان عربی لهجه عراقی » لغت نامه عربی عراقی » آموزش عربی عراقی: لیست کامل واژگان و لغات عربی در سفر به عراق (عتبات عالیات)

آموزش عربی عراقی: لیست کامل واژگان و لغات عربی در سفر به عراق (عتبات عالیات)

مجله اینترنتی اربعینی :پایگاه اطلاع رسانی پیاده روی اربعین : جهت تسهیل ارتباط زائرین محترم با اهالی عراق، تمام واژگان عربی لهجه عراقی در قالب یک فهرست جامع گردآوری شده است. این فهرست، راهنمایی ارزشمند برای زائرانی است که قصد سفر به عتبات عالیات (کربلا، نجف، کاظمین، سامرا) و شرکت در پیاده روی اربعین دارند:
لیست کامل واژگان و لغات عربی در سفر به عراق

وب سایت اربعینی : آشنایی با واژگان پرکاربرد عربی، به زائرین اربعین کمک می‌کند تا سفری دلنشین‌تر و خاطره‌انگیزتر را تجربه کنند. با استفاده از این واژه‌نامه، زائرین می‌توانند با اطمینان خاطر به زیارت عتبات عالیات مشرف شوند.

توجه: این واژه‌نامه صرفاً به عنوان یک راهنمای اولیه ارائه شده است و برای تسلط کامل بر زبان عربی، نیاز به مطالعه بیشتر و تمرین مداوم می‌باشد.

 

سلام و احوال پرسی روزمره
  • سلام —> السلام علیکم (جواب: و علیکم السلام)
  • سلام علیکم —> السلام علیکم  (جواب: و علیکم السلام و رحمه الله)
  • خوش آمدید —> أهلاً و سهلاً (جواب: أهلین و سهلین)
  • صبح بخیر —> صباح الخیر (جواب: صباح النور)
  • عصر بخیر —> مساء الخیر (جواب: مساء النور)
  • حالت چطوره؟ (به مرد) —> شلونَک؟ (جواب: زین، الحمد لله)
  • حالت چطوره؟ (به زن) —> شلونِچ؟ (جواب: زینه، الحمد لله)
  • خوبی؟ / اوضاع خوبه؟ —> تمام؟ (جواب: تمام، الحمد لله)
  • چه خبر؟ —> شکو ماکو؟ (جواب: ماکو شی = خبری نیست)
  • خداحافظ —> مع السلامه (جواب: الله ویاک)
  • به امید دیدار —> إلى اللقاء (جواب: إن شاء الله)
  • ببخشید، مزاحمتون شدم —> عذرًا / آسف  (جواب: ماکو داعی = مشکلی نیست)
  • خوشحالم دیدمت —> فرحت بشوفتک (جواب: وأنا أکثر = منم بیشتر)

 

افعال پرکاربرد لهجه‌ی عراقی
  • می‌خوام برم —> أرید أروح
  • نمی‌خوام —> ما أرید
  • دوست دارم —> أحبّ
  • نمی‌دونم —> ما أعرف
  • می‌دونم —> أعرف
  • می‌خوام بخرم —> أرید أشتری
  • می‌خوام بخورم —> أرید آکل
  • می‌خوام بنوشم —> أرید أشرَب
  • می‌خوام استراحت کنم —> أرید أرتاح
  • گم شدم —> تِهت
  • می‌خوام زنگ بزنم —> أرید أتّصل
  • می‌خوام پول عوض کنم —> أرید أصرّف فلوس
  • می‌خوام برگردم —> أرید أرجَع
  • می‌خوام صبر کنم —> أرید أنْتِظر
  • خراب شده —> خربان
  • کار نمی‌کنه —> ما یشتغل
  • تمام شد —> خَلَص
  • بازه؟ —> مفتوح؟
  • بسته‌ست؟ —> مسدود؟ / مسکَّر؟
پبشنهاد می کنم این مطالب هم مرور کنید:  لغت نامه کاربردی عربی عراقی: غذاهای رستوران های عراق

 

دانلود لغت نامه کاربردی زبان عربی در سفر به عتبات عالیات عراق (رایگان)
دانلود لغت نامه کاربردی زبان عربی در سفر به عتبات عالیات عراق (رایگان)

واژه های پرکاربرد در لهجه عراقی ویژه زائران عتبات عالیات عراق(کربلا، نجف، کاظمین و سامرا) و زائران پیاده روی اربعین اباعبدالله الحسین(ع) – نسخه پی دی اف
لغت نامه در حال تکمیل است، هر هفته به روز می شود

البسه در عربی لهجه عراقی
  • لباس: ثوب، مَلابِس
  • چادر: عَبایَه
  • کیف یا ساک: جَنطه ( جمع : جُنَط)
  • کوله پشتی: حَقْبَه
  • لوازم: غَراض
  • عینک: نَظّاره
  • کلاه: شَفقَه

 

زمان‌ها در لهجه عراقی
  • صبح: الصُبُح
  • ظهر: الظُهُر
  • عصر: العَصِر
  • مغرب: اِلمغرب
  • عشاء: العِشه
  • شب: اِللیل
  • منتصف اللیل:نیمه شب
  • الان: حِسّه
  • سال:سنه یا عام
  • امسال: هَالسنه
  • سال آینده: السّنهِ لجایَه
  • ماه: شَهَر
  • هذاالأسبوع: این هفته
  • امروز: اِلیوم، هِلیوم
  • فردا: باچِر (یا بُکره)
  • پس فردا: عُگبه
  • دیروز: اَمِس، البارحه
  • پریروز: اول امس
  • قبل: گبل
  • پس فردا: بعدبکره (بعد غد)
  • دو روز بعد: بعدیومین
  • :سه روز بعد: بعدثلاثه ایام
  • پریشب: لیله اول أمس
  • پریروز: الأمس الأول
  • فرداشب: لیله الغد
  • پیش از ظهر: قبل الظهر
  • دو روز پیش: گَبُل یومین
  • دو روز بعد: بَعَد یومین

 

کلمات پرسشی پرکاربرد لهجه‌ی عراقی
  • چه وقتی؟: اِشوَکِت، مَتی
  • چی؟: شَنو
  • چرا؟: لِیش
  • چه کسی؟: مِنو
  • با چه کسی؟: وِیامِن
  • کجا؟: وِین
  • نزدیک/ دور: قریب / بَعید
  • از کجا؟: منین (اَمنین خوانده می‌شود.)
  • چطور؟!: اِشلون
  • چند؟! (قیمت چند؟!): اِبیش، اِشگِد، کَم

 

صفات مهم در لهجه عراقی
  • گران: باهِز
  • گران، ارزشمند: غالی (هم به چیز گران می‌گویند هم به یک فرد عزیز و محترم)
  • ارزان: رَخیص
  • مجانی: بلاش
  • کمی: اِشویه
  • خیلی: هَوایه
  • سبک (کم رنگ): خفیف
  • سنگین: ثگیل
  • خوبه: زِیَن
  • زشت، قبیح، ناپسند: عِیب
پبشنهاد می کنم این مطالب هم مرور کنید:  لغت نامه کاربردی عربی عراقی: اصطلاحات مرز زمینی و گمرک

 

کلمات اشاره در زبان عربی عراقی
  • اینجا: اِهنا
  • آنجا: اِهناک
  • کنار: یَم، اِبصَف، قُرب
  • راست: یِمنه
  • چپ: یسار، یِسرِه
  • بالا، بالاتر: أعلا
  • پایین. پایین‌تر: أسفل
  • زیر: تحت
  • جلو: أمام. قدام
  • فوق: بالای، روی
  • خلف. وراء: پشت سر
  • عقب: وِره

 

اعداد در لهجه عراقی
  • یک : واحد
  • دو: اثنین
  • سه: ثلاث
  • چهار : اربع
  • پنج: خمس
  • شش: ستّه
  • هفت: سبعه
  • هشت: ثمانیه
  • نه: تسعه
  • ده: عشره

 

لغات مربوط  عربی عراقی حمل‌ونقل و مسیر
  • کجا می‌ری؟ —> لوین رایح؟  (به خانم: لوین رایحه؟)
  • می‌خوام برم کربلا —> أرید أروح کربلاء
  • می‌خوام برم نجف —> أرید أروح النجف
  • می‌خوام برم حرم —> أرید أروح للحرم
  • ایستگاه کجاست؟ —> وین الموقف؟
  • تاکسی کجاست؟ —> وین التکسی؟
  • اتوبوس کجاست؟ —> وین الباص؟
  • چقدر می‌گیره؟ / کرایه چقدره؟ —> شگد تاخذ؟  (یا: شگد الأجره؟)
  • گرونه —> غالی
  • ارزون‌تر نداری؟ —> ماکو أرخص؟
  • من پیاده می‌رم —> أمشی عَ رجلی
  • کی می‌رسیم؟ —> شوکت نوصل؟
  • اینجا پیاده می‌شم —> أنزل هِنا
  • آهسته‌تر لطفاً —> شویّه شویّه لو سمحت
  • بایست لطفاً —> وَگّف لو سمحت
  • برو مستقیم —> إمشی دَغری
  • بپیچ به راست —> لفّ یَمین
  • بپیچ به چپ —> لفّ چِمال
  • اینجا شلوغه —> المکان زَحمه

 

کلمات مربوط به عبور از مرز، راه‌ها و سفر
  • شهر —> مَدینَه
  • استان —> مُحافَظَه
  • کشور —> دولَه
  • گذرنامه —> جَواز
  • ویزا —> فیزَه
  • کارت شناسایی —> هُوِیَّه
  • کارت اعتباری —> بِطاقَه إئتمان
  • کارت ملی ایران (در عراق گاهی این رو می‌شنون) —> بطاقه ملیه
  • ثبت کردن / نام‌نویسی —> سَجِّل
  • مهر زدن —> خَتِم
  • مهر ورود یا خروج —> خَتِم دخول / خَتِم خروج
  • پول —> فْلوس
  • دینار —> دینار
  • ریال —> ریال
  • صرافی —> صَیرفَه
  • تبدیل پول (چنج کردن) —> تَصریف
  • کاروان —> حَملَه
  • گروه —> جَماعَه
  • زائر / زائران —> زائِر / زُوّار
  • مرز —> حدود
  • گیت / دروازه / ورودی —> بَوّابَه
  • بازرسی —> تَفْتیش
  • مامور بازرسی —> مُفَتِّش
  • پلیس مرز —> شُرطَه الحُدود
  • پلیس / مامور —> شُرطی
  • ایست پلیس / ایست بازرسی —> سَیْطَرَه
  • افسر / مسئول —> ضابِط
  • ماشین —> سَیّارَه
  • اتوبوس —> باص (در جنوب عراق: مَنشَأ هم شنیده می‌شه، ولی باص رایجه)
  • مینی‌بوس / ون —> کِیَّه
  • سه‌چرخه (تُک‌تُک) —> تُک تُک
  • راننده —> سائِق
  • نگه دار / وایستا —> اُگُفْ
  • برو —> إمشِی
  • بلیت —> تِکِت / بِطاقَه
  • هواپیما —> طیارَه
  • فرودگاه —> مَطار
  • ایستگاه قطار —> المَحَطَّه
  • کرایه —> أُجرَه یا کِرایَه یا کروه (در جنوب عراق)
  • در ورودی —> باب الدخول
  • راه / مسیر —> طَریق / دَرب / شارع
پبشنهاد می کنم این مطالب هم مرور کنید:  لغت نامه کاربردی عربی عراقی: اصطلاحات رستوران، فست فوت، کافی شاپ
کلمات مربوط به شهر در لهجه عراقی
  • خیابان —> شارِع
  • پیاده‌رو —> رَصیف
  • پیاده‌روی (یعنی راه‌رفتن) —> مَشّایه
  • کوچه —> دَربونه
  • میدان (میدان شهر / فلکه) —> ساحَه یا میدان
  • چهارراه —> تَقاطُع
  • مفترق الطُرُق —> چهارراه / محل جدا شدن مسیرها (کمی رسمی‌تره، ولی در ادارات شنیده می‌شه)
  • پل —> جِسِر
  • ستون (ستون‌های مسیر پیاده‌روی یا خیابان) —> عَمود
  • مستقیم —> عَ الطّول  (گاهی هم می‌گن: دغری = مستقیم برو)
  • حرم —> الحَرَم یا الحِضره (الحضره برای صحن مقدس رایجه)
  • پمپ‌بنزین —> بانزین‌خانه (یا: بانزین‌خانه / بانزینخانه)
  • پارکینگ —> گَرَاج  (در نجف و کربلا، گاهی می‌گن: مَوقف سیّارات)
  • مغازه —> مَحلّ
  • مسجد —> جامِع
  • بازار —> سوگ (سوق)
  • پاساژ —> المُول یا المُجمَّع

 

شغل‌های عمومی و خدماتی
  • فروشنده / مغازه‌دار —> بَیّاع
  • سوپرمارکتی —> بَیّاع المواد الغذائیه
  • آرایشگر —> حَلّاق
  • نانوا —> خَبّاز
  • قصاب / فروشنده گوشت —> جَزّار
  • میوه‌فروش —> بَیّاع فواکِه
  • سبزی‌فروش —> بَیّاع خُضَر
  • فروشنده پوشاک —> بَیّاع الملابس
  • کفش‌فروش —> بَیّاع جَهَف
  • خیاط —> خَیّاط
  • تعمیرکار لباس —> خَیّاط التَعدیل
  • نجار (تعمیرات چوبی یا در و پنجره) —> نَجّار
  • لوله‌کش / تعمیرکار لوله —> سَبّاک
  • برق‌کار —> کَهْربائی
  • بنّا / کارگر ساختمانی —> بَنّاء
  • تعمیرکار موبایل —> تصلیح موبایلات
  • تعمیرکار وسایل برقی —> فَنّی الکَهرباء
  • تعمیرکار خودرو —> مِکانیکی
  • تعمیرکار لاستیک / پنچرگیر —> بنچرچی (لهجه‌ای خاص برای پنچرگیری)
  • کارگر نظافت شهری —> عامل نَظافَه
  • جمع‌کننده زباله / رفتگر —> مُنظِّف / عَامِل نَظافَه
  • کادر بهداشت / سم‌پاش / ضدعفونی‌کننده —> مُکافِح / عامل تعقیم
  • نگهبان / حراست —> حِراسَه / حارِس
  • پیک موتوری / تحویل‌گیرنده کالا —> مُوَصِّل
  • راننده بار / وانت —> سائِق الحِمل
  • پیک غذا / پخش‌کننده غذا —> موزِّع الأکل
  • پخش‌کننده آب —> موزِّع المای
  • آشپز —> طَبّاخ
  • کمک‌آشپز / دیگ‌دار —> معاون الطَبّاخ
  • نانوایی —> مَخبَز
  • آرایشگاه —> حلّاق
پبشنهاد می کنم این مطالب هم مرور کنید:  لغت نامه کاربردی عربی عراقی: اصطلاحات غذاهای فست فود عراق

 

لغات مربوط به پزشکی و درمان
  • پزشک —> دَکتور
  • پزشک عمومی —> دکتور عام
  • پزشک زنان —> دکتور نِسوان
  • پرستار —> مُمرِّض
  • داروساز —> صَیدَلی
  • کادر درمان —> الکادِر الطِبّی
  • پزشک موکب —> دکتور المُوکِب
  • درمانگاه سیّار —> مُستوصف مُتنقّل
  • بهداری موکب —> العیاده / البهداریه
  • دارو —> دَوا
  • داروخانه —> صَیدَلیه
  • مسکن (ضد درد) —> مُسکِّن
  • تب‌بر —> خافِض حَرارَه
  • پماد —> مَرهَم
  • قرص —> حَبَّه
  • شربت —> شَراب (در لهجه عراقی برای شربت دارویی استفاده می‌شه)
  • آمپول —> إبَرَه
  • سرُم —> سیرُم
  • درد —> أَلَم
  • تب —> حَرارَه
  • سردرد —> صُداع
  • دل‌درد / معده‌درد —> وَجَع البَطن
  • اسهال —> إسهال
  • یبوست —> إمساک
  • حالت تهوع —> غَثَیان
  • استفراغ —> تَقیُّؤ
  • سرگیجه —> دوخَه
  • سرفه —> سُعال
  • گلودرد —> وَجَع الحَلق
  • عطسه —> عَطسَه
  • آبریزش بینی —> زُکام
  • گرفتگی عضلات —> شَدّ عَضَلی
  • زخم / تاول —> جَرح / نَفطَه
  • پادرد / پا گرفتن —> وَجَع بالرِجل / رجلی خَدَّرت
  • خستگی شدید / بی‌حالی —> تَعَب شَدید / ما بیّه حِیل
  • پانسمان —> تَضمید
  • چسب زخم —> لَزگَه
  • باندپیچی —> لفّ
  • آتل / گچ گرفتن —> جَبیره
  • ویلچر —> کُرسی المُعاقین
  • برانکارد —> سَریر نَقْل
  • اکسیژن —> أُکسیجین
  • کپسول اکسیژن —> أُسطوانه أُکسیجین
  • دستکش پزشکی —> گَوانتی
  • ماسک —> کِمّامَه
  • اورژانس —> طَوارئ
  • آمبولانس —> سیّاره الإسعاف
  • بیمارستان —> مُستَشفی
  • بیمار / مریض —> مریض
  • معلول / ناتوان حرکتی —> مُعاق
  • درمان / مداوا —> عِلاج
  • ویزیت —> مُعاینه
  • نسخه / تجویز پزشک —> رُشتَه / وَصفَه طِبّیه
  • نوبت / صف انتظار —> دَور
  • اورژانسی هستم —> حالتی طارئه
کلمات مربوط به موبایل و اینترنت (لهجه عراقی)
  • گوشی موبایل —> موبایل
  • سیم کارت —> شَریحَه
  • کارت شارژ —> رَصید
  • شماره تلفن —> رَقَم تِلِفون
  • اینترنت —> إنتِرنیت
  • مودم —> راوِتر
  • وای فای —> وای فای
  • رمز عبور —> رَمِز
  • آنتن —> شَبَکَه
  • پوشش شبکه —> تَغطیَه
  • شارژر —> شَاحِنَه
  • برق —> کَهْرَبا
  • پورت USB —> بُورت یو‌اس‌بی
  • خط موبایل —> خَطّ الموبایل
  • تنظیمات —> إعدَادات
  • بلوتوث —> بْلُوتوث
  • گوشی قفل شده —> الموبایل المِقفول
  • پاس‌کد —> بَاسکود
  • باتری —> بَطّارِیّه
  • شارژ کامل —> شَحْنَه کامِلَه
  • مقدار شارژ —> نِسِبَه الشَحْن
  • فضای ذخیره‌سازی —> سَعه التخزین
  • فایل —> مِلَف
  • سیگنال —> إشاره
  • اتصال —> إتصال
  • داده (برای اینترنت) —> بَیانات
  • فایل صوتی —> مِلَف صَوتی
  • فایل ویدئویی —> مِلَف فِیدیوی
  • برنامه (اپلیکیشن) —> تَطبیق
  • نصب کردن برنامه —> تَثبیت التَطبیق
  • ریست کردن / راه‌اندازی مجدد —> إعاده التَشغیل
پبشنهاد می کنم این مطالب هم مرور کنید:  لغت نامه کاربردی عربی عراقی: اصطلاحات سفر هوایی،فرودگاه، پرواز ، هواپیما 
کلمات مربوط به غذا و خوراکی‌ها (لهجه عراقی)
  • صبحانه —> الریوگ / الفطور
  • ناهار —> الغَده
  • شام —> العَشِه
  • آب —> مای
  • آب ولرم —> مای فاتر
  • کنسرو —> معلبات
  • قهوه —> گَهوه
  • غذا —> أکل
  • تلخ —> مُرّ
  • شیرین —> حلو
  • اجاق گاز —> طبّاخ
  • گرسنه —> جوعان
  • سیر (متضاد گرسنه) —> شِبعان
  • تشنه —> عَطشان
  • نان —> خُبُز
  • نان ساندویچی (مخصوص عراق) —> صَمّون
  • نمک —> مِلِح
  • شکر —> شَکَر
  • قند (مکعبات) —> مُکَعَّب قَند
  • ماست —> زبادی
  • دوغ —> لَبَن رایب
  • نوشابه —> پِپسی (برای نوشابه‌های گازدار معمولاً پپسی می‌گن، ولی سایر نوشابه‌ها هم ممکنه “مُشْروب” گفته بشه)
  • قاشق —> الخَاشوگَه
  • چنگال —> شوکه
  • بشقاب —> صَحن / مَاعُون
  • رستوران —> مُطْعَم
  • منوی غذا —> قَائِمَه الطعام
  • فاکتور —> فاتوره
  • برنج و مرغ —> تَمّن و دَجاج
  • کباب —> کَباب
  • مرغ سوخاری —> دَجاج مَشْوِی
  • ماهی سرخ شده —> سِمَک مَشْوِی
  • سوپ —> شوربَه
  • کباب ترکی —> قَصّ / شَاوَرْمَا
  • گوشت —> لَحْم
  • چای —> شَای
  • شیر —> حَلیب
  • قشطه (خامه) —> قَشْطَه
  • پنیر —> جُبْن
  • پرچرب —> کَثِیر الدَسِم
  • کم چرب —> قَلِیل الدَسِم
  • سرشیر —> جِیمُر
  • تخم مرغ —> إِبْیَض
  • کافی شاپ —> مقهى / کافِی
  • شیرینی —> الحَلَوِیّات
  • پیش غذا —> المُقَبِّلات
  • ترشی —> الطَّرْشِی / الطَرَاشِی
  • ساندویچ —> لَفَّه
  • پرس (غذای سرو شده) —> صَحْن
  • ظرف یکبار مصرف —> أوانی سَفَرِی
  • غذای بسته‌بندی (بیرون‌بر) —> سَفَری

 

کلمات مربوط به موکب یا محل اقامت
  • حسینیه، ایستگاه پذیرایی: موکب
  • استراحتگاه: استراحه، گعده
  • هتل: فندق
  • رزرو : حجز
  • مسافرخانه: نزل السفر
  • خانه: بِیَت
  • اتاق: غُرفه
  • کلید اتاق: مفتاح الغرفه
  • مسئول یا رئیس موکب: مسئولِ المُوکِب
  • سالن‌ استراحت، جای خواب: قاعه
  • بیرون، محیط باز: بَرَّه
  • آسانسور: مَصعَد
  • پله: درج
  • ساختمان: بنای
  • دیوار: حایط
  • پنجره: شُباک
  • تاید (پودر رختشویی): تایِت
  • ملحفه: چَرچَف، ملحفه
  • ملحفه‌ها: الملافات
  • پتو: بَطّانیه
  • بالشت: مُخَدَّه
  • تشک: دوشَگ
  • حوله: خاولی
  • شانه: مَشُط
  • تخت : چُرپایه، قریوله
  • کولر گازی: الْمُکَیِّف
  • دستشویی: مَرافق، دوره المیاه، wc، المَرافِق الصَّحیَّه، مغاسل، حمامات، توالیت
    میز: المَیز، المِنذه، طوله
  • یخچال: ثلاجه
  • اسکاچ: مِجلافَه
  • سینی: صِینِیَّه
  • تلویزیون: التلفزیون
کلمات مربوط به پیش بینی آب و هوا
  • هوا: الجَوّ
  • سرد: بارِد
  • گرم: الحار
  • آفتابی: مُشمَس
  • بارانی: مُمطَر

 

کلمات کاربردی در پیاده‌روی اربعین
  • مداحی: لَطمِیَّه
  • مصیبت: مْصابه
  • مهر نماز: تُربَه
  • زائر: زایر
  • زائران: زُوّار
  • شلوغی : ازدحام
  • شیرخوار: الرِّضیع
  • پرچم: الرّایِه
  • اشک: دَمْـعِ (جمع: مَدامِعْ)
  • گمشدگان: المفقودین
  • گاری: عَرَبانَه
  • گاریچی: عَرَبَنچی
  • ویلچر: عَرَبانَه مُعَوَّقِین
  • کالسکه: عَرَبانَه طِفِل

 

کلمات کلیدی: اربعین، واژگان عربی، سفر به عراق، زبان عربی، فرهنگ عراقی

https://arbaeeni.com/?p=10995

Facebook
Telegram
WhatsApp
Print
Email
X
تصویر محمد حسین تقوایی زحمت کش - مدیر وبسایت اربعینی

محمد حسین تقوایی زحمت کش - مدیر وبسایت اربعینی

یزد:محمد حسین تقوایی زحمت کش مدیر وبسایت اربعینی: راهنمای سفر به عتبات عالیات عراق-
در سفر به عتبات عالیات با من همسفر باش
در اربعینی آخرین اطلاعات، دانش فنی و اخبار به صورت راهنمای کامل سفر به کربلا، سفر به نجف، سفر به کاظمین، سفر به سامرا را با زائران اباعبدالله الحسین به اشتراک می گذاریم.

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

مقالات پیشنهاد شده سردبیر نشریه اربعینی